روح الله زم

یک اعدام …..

روح الله زم را همه می‌شناسیم؛ اگر نه از همان ابتدای قصه‌اش، دست کم با جنجال‌های سال‌های گذشته‌اش، پسری که گرچه عاقبت به خیر نشد، اما نامش تا سال‌ها، شاید هم خیلی بیشتر در ذهن من و تو خواهد ماند.

در این مقاله قصد این نیست بگوییم او چه کرد و چگونه در دام ماموران جمهوری‌اسلامی افتاد و چرا حالا به چوبه‌دار سپرده شد؟ دیگران خواهند نوشت از ابتدا تا انتهای داستان او را.

شک نکنیم، دست کم برای یک هفته تا ده روز، مرگ این جوان نگون بخت نقل مجالس داخل و خارج می‌شود و موافق و مخالف پیرامون آن قلم فرسایی خواهند کرد.

اما داستان ما با این سوال تکراری شروع میشود: چرا؟ از مهر ۹۸ تا سحرگاه ۲۲ آذر ۹۹، برای نجات جان روح الله چه کردیم و چه می‌توانستیم بکنیم که نکردیم؟

در پهنای حافظه تاریخی حکومتی که اعدام شد و به اعدام محکوم می‌شود چیز غریبی نیست و سیاهه نقض حقوق بشر آن تنها به گردن‌های سپرده به طناب و بدن‌های روبروی جوخه‌های آتش ختم نمی‌شود یک نفر بیشتر و کمتر چه تاثیری خواهد داشت؟

جان انسانی قربانی حفظ کلیت نظام! تجربه چهار دهه رفتار سنجی جمهوری‌اسلامی نشان می‌دهد احکام زندان و مرگ سوای جنبه حقوقی آنها دستاویزی بوده اند برای نمایش قدرت و شفقت انقلابیون مثل هر انقلاب دیگری اما مشکل این است که دیگر جنبش‌های منجر به سرنگونی پس از مدتی از انتقام انقلابی دوری می‌کنند، اما ظاهرا بهمن ۵۷ هنوز به پایان نرسیده است. 

از جاسوس گیری و مفسد فی الارض کشی گرفته تا ترورهای سازمان یافته و اعترافات اجباری در دادگاه‌هایی فرمایشی که از اتفاقا هنوز پسوند انقلاب‌اسلامی را یدک می کشند! 

هرکجا لازم بوده پرونده به سرعت مختومه شده و در صورت نیاز ناتمام رها شده است. 

اما توده‌ها در برابر سلیقه حاکمان چه جایگاهی دارند آیا تمامیت خواهان در برابر خشم اعتراض آنها عقب می‌نشینند و واکنش جامعه جهانی در کجای این کلاف سردرگم ایستاده است!

واقعیت آن است که رژیمی که تنها به ماندن فکر می‌کند چرتکه حساب و کتاب جان آدمها را هم بر اساس بودن بالا و پایین میکند.

تجربه اعدام نوید افکاری و تجدید نظر در حکم اعدام سه جوان معترض دست کم تا به حال نشان می‌دهد رفتار مشابه تودهای الزاما به پاسخ مشابه ختم نمی‌شود. حتی این امکان وجود داشته تا همصدایی جامعه بین المللی هم دستاویزی برای تایید نظر حاکمان شرع در وابستگی محکومان تلقی شود، همانگونه که در ماجرای زم اقدامات امنیتی دولت فرانسه برای حفظ جان او دستاویزی شد بر مهر خیانت و جاسوسی وی! فراموش نکنیم حکومتی که از ربودن افراد و کشتن آنها حتی در خارج از مرزهای خود ابایی ندارد از دروغ گفتن هم نمی‌ترسد! 

شاید تنها راه این باشد که حاکمان جمهوری‌اسلامی در لیست جنایتکاران علیه بشریت قرار گیرند. صبر کنید منظورم لیست‌های فرمایشی و کلکسیونی نیست چیزی شبیه به دیوان داوری لاهه و یا حتی دادگاه عالی اروپا و شاید دادگاه نورنبرگ.

اما آیا نشانی از عزم جدی در مدعیان حقوق بشر برای اینکار دیده می‌شود، در اپوزیسیونی که صرفا به خاطر اختلاف سلیقه و زاویه دید با برخی عملکردها و اعتقادات روح الله زم در این یک سال پس از دستگیری او برای نجاتش کم کاری کردند چطور؟

قصه درازی است، 

شاید تنها راه نجات مردمی که سالها در زیر خفقان و سرکوب دست و پنجه نرم می‌کنند یک راه حل است، یک بار برای همیشه تصمیم بگیرند تا روی پای خود باشند و این بساط پلشت را جارو کنند.

دیروز نوید، امروز روح الله و فردا معلوم نیست نوبت چه کسی خواهد شد؟

 

اشتراک گذاری مقاله

آخرین اخبار