مردان همجنسگرا

هویت جنسی؛ انکار یک واقعیت یا رازی مگو! (بخش دوم)

زندگی پر فراز و نشیب همجنسگرایان در ایران

 

انسان‌ها دارای تمایل جنسی هستند. 

اغلب انسان‌ها از لحاظ جنسی تحریک می‌شوند، شیفته  یک فرد شده و از سن بلوغ تا عنفوان پیری تمایل دارند با خودشان به تنهایی یا با فرد دیگری عمل جنسی داشته باشند. 

فرای از جنسیت و سن، سکس خودخواسته  لذتبخش است و احساس خوشحالی و حس تعلق مشترک را بین دو نفر تقویت می‌کند. نیاز به توضیح نیست که در دنیای کنونی و به لطف پررنگ‌تر شدن توجه به حقوق فردی و حریم خصوصی، نگاه به نزدیکی جنسی تنها به صرف بچه داشتن و تولید مثل نیست.

زیگموند فروید گرایشات جنسی را ورای هویت جنسی می‌داند که حتی در برخی مواقع برخلاف رفتار جنسی هویت تعریف شده هر فرد است.

با این همه هرچه ارتباط جنسی دو فرد غیر همجنس و حتی خود ارضایی متعارف به نظر می‌رسد روابط جنسی و عاطفی دو همجنس همچنان پیچیدگی‌ها و مشکلات خود را دارد.

به باور بسیاری از روانشناسان تجربی و سکسولوژیست همجنسگرایی و دیگر جنسگرایی در تمامی انسانها وجود دارد و تنها غالب بودن یکی از آن دو به معنی قطعیت تمایلات شهوانی نیست! 

مطالعات انجام شده در دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۰۴ نشان می‌دهد بسیاری از دیگر جنسگرایان در زندگی به جنس موافق خود هم تمایلات عاطفی و کشش داشته‌اند، هرچند تعداد موارد ذکر شده در دانشجویان دختر بیشتر بوده است اما در میان پسرها هم قابل توجه است.

با این همه سکس با جنس موافق همچنان در بیش از یک سوم جهان، ۷۶ کشور، عملی مجرمانه محسوب می‌شود و در ۷ سرزمین هم با خطر مجازات مرگ روبرو است.

با آنکه نگاه مجرمانه به همجنسگرایی در بین زن و مرد در این کشورها یکسان است، اما مردان همجنسگرا بیشتر در معرض خطر و ارعاب قرار می‌گیرند.

بنا به گزارش سال ۲۰۱۸ سازمان بین المللی همجنسگرایان (آی‌ال‌جی‌ای) بیشترین کانون‌های مبارزه با همجنسگرایی در خاورمیانه، جنوب و شرق آفریقا و آسیای جنوب شرقی قرار دارند. 

این در حالی است که سابقه جرم زدایی از سکس با همجنس در بریتانیا و مستعمرات آن به سالهای آغازین قرن بیستم باز می‌گردد. اما در عین حال حتی با استقلال سرزمین‌های امپراتوری در سالهای پس از جنگ دوم بین‌الملل مجازات قانونی در کشورهایی نظیر بنگلادش و پاکستان و چند کشور دیگر برقرار شدند.

در سال ۲۰۱۹ عربستان سعودی ، یمن، سومالی و نیجریه بالاترین اجرای احکام اشد مجازات همجنسگرایان را داشته‌اند. این در حالی است که در ۱۲۲ کشور جهان آزادی روابط جنسی به رسمیت شناخته شده است و در ۲۷ مورد آنها ازدواج همجنسگرایان دارای حقوق برابر با ازدواج دگرجنسی می‌باشد.

اما همجنسگرایی در تاریخ ایران فراز و فرودهای عجیبی را پشت سر گذاشته است. در دوران باستان و کتب زرتشتی لواط را وسیله‌ای برای ترویج پلیدی و گسترش بنیادهای اهریمنی در روی زمین تلقی کرده و حتی در دوران ساسانیان همجنسگرایان تادیب می‌شدند، با آنکه اسلام این عمل را حرام شمرده، در قلمرو آن پیدا و پنهان روابط مردان و زنان با یکدیگر وجود داشته و در حالی که شهروندان عادی با پرتاب از بلندی و گردن زدن مجازات می‌شدند امیران و بازرگانان و شیوخ از ممنوعیت مستثنی بوده‌اند، تا جایی که در دوران مغول و سلاجقه رواج آن حتی به ادبیات هم می‌رسد و در عهد صفوی روسپی خانه‌های مردان در تبریز، اصفهان و ایروان در کنار قهوه خانه‌ها و کاروانسراها رونق داشته‌اند، تا جایی که ژان شاردن  سیاح فرانسوی که در زمان شاه عباس دوم به ایران سفر کرده بود، بارها در کتاب خود از بچه بازی و رواج همجنسگرایی در این سرزمین شواهدی آورده است و دامنه این ماجرا تا غلامان در دربار قاجار  و سربازخانه‌های آن دوران کشیده می‌شود!

پر واضح است که این شواهد هرگز به معنای به رسمیت شناختن حقوق دگرباشان و همجنسگرایان در ایران آن زمان نبوده و نیست! با آنکه رضا شاه یکبار دیگر با همجنسگرایی به مخالفت بر می‌خیزد، اما فرزند او تلاش می‌کند تا برغم حاکم بودن قوانین اسلامی در بطن جامعه سنتی آن زمان بستر آزادتری را برای دگرباشان فراهم آورد، تا آنجا که بهمن ۵۶ شایعاتی از ازدواج دو همجنسگرای ایرانی در هتل کومودور تهران به گوش می‌رسد، که هنوز هم درست و غلط آن روشن نشده است! 

هرچند این تابو در آن زمان هم نمی‌شکند اما در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی جرمی تحت عنوان همجنسگرایی وجود ندارد و تنها تجاوز به عنف و درگیری‌های ناموسی پیگرد قانونی دارند، تا آنکه پس از بهمن ۵۷ با برپا شدن قانون مجازات اسلامی به مدت ۳۳ سال در ماده ۱۰۸ و سپس در اصلاحیه سال ۱۳۷۰ماده ۱۰۹ این قانون برای همجنسگرایان بسته به آنکه نوع ارتباط چگونه باشد؛ حکم زندان، شلاق و حتی اعدام در نظر گرفته می‌شود و جمهوری اسلامی به جهنم دگرباشان تبدیل می‌گردد. 

در ۸ بهمن ۱۳۹۰ پس از گزارشات متعدد نهادهای بین‌المللی حقوق بشری از اعدام دگرباشان جنسی در ایران شرایط تا اندازه‌ای تغییر می‌کند و اگر چه در ماده ۲۳۳ این اصلاحیه فاعل اگر ازدواج کرده و همچنان با همسر خود زناشویی داشته باشد اعدام خواهد شد اما شخص مفعول در صورت اکراه از عمل انجام شده مشمول تخفیف شده و به حد شرعی و زندان محکوم می‌شود!

با این حال همجنسگرایی همچنان در ایران عملی ممنوع به حساب می‌آید و شوربختانه اینکه در کنار سایه استبداد حکومتی و قوانین ظالمانه آن، جامعه نیز همچنان از بلوغ لازم برای قبول تعاملات جنسی اقلیتی برخوردار نبوده و احترام لازم را به حقوق این گروه از دگرباشان قایل نمی‌شود.

این تنها بخشی از مشکلات دگرباشان جنسی در این سرزمین است که هرگز فرصت لذت بردن از زندگی و ابراز آزادانه خود را پیدا نمی‌کنند؛مردان و زنانی که می‌خواهند آن طور که هستند پذیرفته شده و احترام انسانی یک انسان را داشته باشند.

بر اساس یک نظرسنجی ۶۲ درصد  اقلیت‌های جنسی در ایران از انواع خشونت خانگی بستگان خود رنج برده و بیش از ۷۰ درصد آنان به خودکشی فکر کرده‌اند.

تبعیض اجتماعی و شغلی، تحقیر و عدم پذیرش از سوی دیگران و رفتار دور از انصاف نزدیکان در کنار نبود مراکز مشاوره و حقوق برابر زندگی را برای همجنسگرایان تلخ تر کرده است.

شرایطی که به خوبی نشان می دهد، راه درازی در پیش است….

با آنکه تاکنون چرایی تمایلات جنسی متنوع درک نشده، اما پژوهش‌ها بر روی مکانیزم‌های روان تنی منجر به برانگیختگی و ابراز سکس  نشان می‌دهد تعریف درستی از رفتار جنسی نرمال که بتوان همگان را در دایره آن گنجاند وجود ندارد.

این یعنی مرجع درستی برای سنجش سلامت جنسی وجود ندارد! 

پس نباید قضاوتی هم در کار باشد.

اشتراک گذاری مقاله

آخرین اخبار