ریسمان – شنبه ٢٩ مرداد ماه ١۴٠٠؛ رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج طی نامهای از این زندان نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و فعالین مدنی زندانی واکنش نشان داد
متن کامل این نامه به شرح زیر این؛
«تبعید، تازیانهای است که کبودیاش بر تن شکنجهگر میماند
خالد پیرزاده اخیرا از زندان تهران بزرگ به زندان شیبان اهواز تبعید شد و در این زندان مبتلا به کرونا شده است. پیش از وی برزان محمدی به زندان مریوان، زینب جلالیان به یزد و مریم اکبری منفرد به سمنان، تبعید شدهاند. حکومت به قصد ایجاد هراس در جامعه و به ویژه برای زندانیان سیاسی سرموضوع و به قصد تضعیف یک مبارز این تبعیدها را انجام می دهد. اما نتیجهای که می گیرد جز شکستی بزرگتر برای او نیست؛ زیرا کسی که راه مبارزه برای آزادی را انتخاب کرده حتما با چشم باز به این راه آمده و از هزینههایی که باید بپردازد برای هدفی که دنبال آن است، آگاه است. میداند که با چه حکومتی مبارزه میکند؛ حکومتی که از دهه ۶۰ تاکنون هزاران منتقد و نواندیش را به دار آویخته، تیرباران کرده و یا در زندانهایش محکوم به تحمل مرگ تدریجی کرده است.
بنابراین کسی که با چشمان باز به جهان نگاه کرده این مهم را فهمیده است که انسان شاید بدون دو دست، بدون دو پا، بدون چشم و خیلی دیگر از اعضایش همچنان انسان نامیده شود، اما بدون وجدان و شرافت هرگز! کسی که به چنین بینشی رسیده باشد از هیچ شکنجه و مجازاتی هراسی ندارد، حتی بدترین زندان و بدترین نوع مردن. بنابراین بدیهی است که تبعید نه تنها باعث شکستن چنین فردی نمی شود بلکه بر انگیزهها و توان وی میافزاید و از سوی دیگر باعث می شود از حال و اوضاع انسانهایی که در این زندان های دور افتاده محبوس شدهاند آگاه شده و صدای آنها را به گوش مردم و رسانهها برساند. اینگونه است که حکومت نه تنها هزینه بیهوده پرداخته بلکه باعث افشای جنایتهای خود در زندانهای دور افتاده میشود و به انگیزه و توان مخالفانش میافزاید.
رضا محمدحسینی / مردادماه ۱۴۰۰ / زندان رجایی شهر کرج.»