ریسمان – پنجشنبه ٨ مهرماه ١۴٠٠؛ کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با انتشار بیانیه ای بازداشت عزیز قاسم زاده، فعال صنفی فرهنگیان گیلان را محکوم کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
“به نام خداوند جان و خرد
بار دیگر اقدام غیرقانونی و به دور از خرد چند مامور امنیتی و احتمالا مسئولان آنها، تمامی رشتههای بافته شده مقامات ارشد قوه قضاییه در رسانه مُبلغشان در ماههای اخیر را پنبه کرد و آنچه به عنوان قانونگرایی ضابطین و عوامل قوه قضاییه در برخورد با متهمین تبلیغ میکردند، خنثی و بی اثر و چه بسا به ضد تبلیغ تبدیل کرد.
عزیز قاسمزاده معلم، فعال صنفی و هنرمند با حضور ناگهانی، بیاجازه و بدون ارائه حکم بازداشت یا تفتیش منزل، همراه با رفتارهایی ناشایست، با حضور ده مامور بازداشت و وسایلش ضبط می شود.
بازداشت او البته ادامه سلسله بازداشتهای فعالان صنفی به ویژه معلمان است.
به نظر میرسد این روش برخورد که کمتر یا بیشتر موارد مشابهی را هم دارد، بعلاوه دادن احکام زندان به معلمان و فعالان مدنی در شهرهای مختلف، بازتاب دیدگاهی است که گمان میکند با چنین روشهایی با ایجاد ترس در میان تشکلها یا فعالان، میتوان جلوی اعتراضاتی که زمینههایی اقتصادی، اجتماعی دارند را گرفت.
در حالیکه کمی تامل و تجربه آموزی از اقدامات مشابه که در این سالها موارد متعددی از آنها را شاهد بودهایم، نشان خواهد داد که فرد بازداشت و زندانی شده در نزد همکاران خود از وجهه و محبوبیت بیشتری برخوردار شده و همگان خود را موظف میدانند از فردی که مظلوم واقع شده، دفاع و حمایت کنند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در بسیاری از کشورها که عقلانیتی در مدیریت مسائل اجتماعی وجود دارد و حکومتها ظرفیت و توانمندی بیشتری از خود نشان دادهاند، اصولاً نه تنها فعالیتهای صنفی بلکه مخالفتهای سیاسی و اعتراضات مسالمت آمیز و نقد تمامی ارکان حکومت، هم کاملا به رسمیت شناخته شده و هرگونه خواسته تشکلهای صنفی نهایتا با مذاکره و گفتگوهای دو یا چند جانبه و با به رسمیت شناختن تشکلها توسط دولت با تعدیلهایی در نظرات طرفین به شکلی عموما مسالمت آمیز حل میشود.
کانون صنفی معلمان بازداشت غیرقانونی عزیز قاسمزاده کنشگر صنفی و سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان گیلان را محکوم نموده و روند رو به گسترش این گونه برخوردها را تکرار روشهای سرکوبگرانه غلطی میداند که جز ایجاد گسیختگی اجتماعی بیشتر، راه به جایی نخواهد برد.
عزیز قاسمزاده معلمی است که با احساس مسئولیت نسبت به شرایط اقتصادی و اجتماعی همکارانش، تلاش نموده با مسالمتجویانه ترین روشها، صدای آنها را به جامعه و نهادهای مسئول برساند.
اگر چنین انسانهایی هم تحمل نمیشوند، چه محمل و امیدی میتوان به بهبود اوضاع اسفبار این جامعه داشت؟
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)/ مهرماه ۱۴۰۰″.