ریسمان – پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ١۴٠١، مهران فرهادی، زندانی محبوس در زندان عادل آباد شیراز طی نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه خواهان رسیدگی به فساد و عدم رعایت قانون در قوه قضاییه شده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر این
«با درود و احترام محضر ملت شریف ایران و ریاست محترم قوه قضاییه جمهوری اسلامی!
به استحضار میرسانم این دادخواهی از درون سلولهای نظام جمهوری اسلامی به گوش جان شما عزیزان میرسد. متاسفانه تنها گزینهای که در عدالتکده جمهوری اسلامی ایران به نام نهاد قوه قضاییه هیچ معنایی ندارد، عدالت است. عدالتی که قربانی خودخواهی و ناسیونالیسم منفی مذهبی شده و نه تنها شرافت انسانها را در بند کرده است بلکه مبنای صدور و مبرایت حکام در خصوص احکام نامشروع است. تا جایی که در قانون دادرسی کیفری ماده ۴۷۷ در خصوص آرای خلاف بین شرع نیز بر چنین قوانین غیرقابل قبولی تعریف شده است.
تحرمی در این ناعدالتکده مهمترین گزینه از قانون دادرسی کیفری یعنی تفهیم اتهام متهم آن هم به شکل صریح و با ادله اتهامی ارائه نمیشود و به متهم براساس مواد ۱۹۳ الی ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری، توسط بازپرسان، دادیاران و حتی قضات به هیچ وجه رعایت نمیشود و اینجاست که زندانها مملو از زندانیان بیگناهی هستند که صدور احکام آنها فقط با علم قاضی و گزارش ماموران است و این معنای عدالت است در جمهوری اسلامی. عدالتی خانه ویران کن و ملت آواره کن.
جناب اژهای ریاست محترم قوه قضاییه! فکری به حال این ویرانکده بکنید. آرای سلیقهای، قرارهای سلیقهای، بازداشتهای سلیقهای، برخوردهای سلیقهای و نهایتا با خیانت به کتاب قانون آیین دادرسی کیفری صدور کیفرخواست و احکام ناعادلانه مبنای تصمیمگیری قضات حضرتعالی شده است و این همان جویبار فسادی است که ریشه عدالتکده حضرتعالی را آبیاری میکند و در نهایت طناب دار بر درخت عدالتکده شما آویزان گردن ملتی مظلوم است که قرنهاست طعم خوشی و شادی روزگار را در این سرزمین نچشیدهاند.
در اینجا برای مستی اسبها دیگر زمانی نیست. به هر روی از آن مقام محترم درخواست دارم به جهت اینکه ادعای خودم را ثابت نمایم اینجانب را احضار تا با مستندات خود صرحا تخلفات فاحش قضات را معروض دارم. قضاتی که تحت تاثیر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اقدام به صدور قرار و احکام نامتناسب و ناعادلانه مینمایند.
جناب اژهای! آنجا که باد کاشته شود قطعا طوفان درو خواهد شد و این همان بادهای فسادهایی است که در برخی احکام توسط برخی قضات و بازپرسان کاشته میشود و رخت غم و اندوه متوالی را بر تن این ملت پوشانده. جناب اژهای! خطاب بنده فقط عدالتکده حضرتعالی است و تقاضا دارم سری به این دارالحکومه مستقر در شهر شیراز بزنید تا متوجه این دوگانگی اخلاقی، حرفهای و عدالتی قضات و کتاب قانون مجازات اسلامی گردید.
به هر روی جناب اژهای! چون نامه نگاریهایم با مسئولین قضایی شهر شیراز به جایی نرسید و راه ارتباطی با حضرتعالی از زندان مرکزی شیراز مقدور نیست، این دلنوشته را در فضای خبری بیان داشتم. امید است به گوش جان حضرتعالی برسد تا درخت فسادهای عدالت را کمی حرص نمایید.
با تقدیم احترام
مهران فرهادی / ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۱/ زندان عادل آباد شیراز.»